• وبلاگ : اللهم عجل لوليك الفرج
  • يادداشت : محرم الحرام
  • نظرات : 1 خصوصي ، 7 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    نظرسنجي اهداي جوايز کامل فود

    کداميک از جوايز را جهت اهدا به برندگان در اين دوره مناسبتر ميدانيد؟

    1: يک وعده غذاي کامل (پيتزا ويژه کامل، سيب زميني سرخ کرده، سالاد، نوشابه)

    2: اشتراک يک ماه اينترنت پرسرعت ADSL

    3: کارت شارژ تلفن همراه

    4: پيشنهاد شما چيست؟

    عزيزان ساکن تهران ميتواند با مراجعه به سايت پيتزا و ساندويچ کامل و عضويت در سايت در اين نظرسنجي و با خريد از سايت در قرعه‌کشي شرکت نمايند.

    هنگامي كه وبلاگ زيباي شمارا ميبينم

    وقتي آن را ميخوانم

    و بعد از اتمام آن را به شما هديه ميدهم

    دوستدار شما مقدم

    + احمد 

    مي شه اثبات اي قضيه رو بگي:

    قضيه ليوويل : هر چند جمله اي از درجه n در مختلط دقيقا n ريشه دارد

    + مقدم 

    باعرض سلام و خسته نباشيد

    وبلاگ زيبايي داريد.

    اميدوارم كه در كليه ي امور موفق و پيروز باشيد.

    ان شالله امتحانات بعدي را آسان تر بگيريد

    مقدم

    + فاطمه جلالي فر 
    با تشكر از خانم تهراني بابت مطالب خواندني وجالب وبلاگ

    ارزش گريه بر سالار شهيدان
    از زبان امام عصر(عج)

    حضرت سيدالشهداء هر چه از مال و اهل بيت داشت در راه خدا داد پس اگر خداوند به گريه کنندگان او هرچه ثواب بدهدنبايد تعجب نمود.
    سيد بحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بين راه راجع به اين مسأله، که گريه بر امام حسين (ع) گناهان را مي آمرزد، فکر مي کرد. همان وقت متوجه شد که شخص عربي سوار بر اسب به او رسيد و سلام کرد.
    بعد پرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فکر فرو رفته اي؟ اگر مسأله اي علمي است بفرماييد شايد من هم اهل باشم؟ سيد بحرالعلوم عرض کرد: در اين باره فکر مي کنم که چطور مي شود خداي تعالي اين همه ثواب به زائرين و گريه کنندگان بر حضرت سيد الشهداء عليه السلام مي دهد؛ مثلاً در هر قدمي که در راه زيارت بر مي دارند، ثواب يک حج و يک عمره در نامه عملشان نوشته مي شود و براي يک قطره اشک تمام گناهان صغيره و کبيره شان آمرزيده مي شود؟
    آن سوار عرب فرمود: تعجب نکن! من براي شما مثالي مي آورم تا مشکل حل شود. سلطاني به همراه درباريان خود به شکار مي رفت. در شکارگاه از لشگريانش دور شد و به سختي فوق العاده اي افتاد و بسيار گرسنه شد.
    خيمه اي را ديد و وارد آن خيمه شد. در آن سياه چادر، پيرزني را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه عُنيره اي داشتند (بز شيرده) و از راه مصرف شير اين بز، زندگي خود را مي گرداندند. وقتي سلطان وارد شد، او را نشناختند؛ ولي به خاطر پذيرايي از مهمان، آن بز را سر بريده و کباب کردند؛ زيرا چيز ديگري براي پذيرايي نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طوري که بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براي اطرافيان نقل کرد.
    در نهايت از ايشان سؤال کرد: اگر من بخواهم پاداش ميهمان نوازي پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملي بايد انجام بدهم؟ يکي از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. ديگري که از وزرا بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفي بدهيد.
    يکي ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد. سلطان گفت: هر چه بدهم کم است؛ زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت، مقابله به مثل کرده ام. چون آنها هر چه را که داشتند به من دادند. من هم بايد هر چه را که دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود.
    بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء(ع) هر چه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و دختر و خواهر و سر و پيکر داشت همه را در راه خدا داد پس اگر خداوند به زائرين و گريه کنندگان آن حضرت اين همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود؛ چون خدا که خداييش را نمي تواند به سيد الشهداء (ع) بدهد؛ پس هر کاري که مي تواند، آن را انجام مي دهد؛ يعني با صرف نظر از مقامات عالي خود امام حسين (ع)، به زوار و گريه کنندگان آن حضرت، درجاتي عنايت مي کند. در عين حال اينها را جزاي کامل براي فداکاري آن حضرت نمي داند.
    چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد

    دكتر علي شريعتي: حسين بيشتر از آب تشنه لبيك بود اما افسوس كه به جاي افكارش زخم‌هاي تنش را نشانمان دادند و بزرگترين درد او را بي‌آبي معرفي كردند

    --------------------------------------------------------------------

    حسين در عاشورا خون حلقوم فرزندش را در مشت مي گيرد.و به آسمان ، رو به چشم هاي خدا ، پرتاب مي کند ، که ببين ! و اين قرباني را از من بپذير !
    در چنين روزگاري است که مردن ، براي يک مرد ، تضمين حيات يک ملت است.
    شهادت او ، مايه بقاي يک ايمان است..
    گواه آن است که جنايتي بزرگ ، فريبي بزرگ ، غصب و قساوت و جور حاکم است ، شاهد اثبات حقيقتي است که انکار مي شود ، نمونه وجود ارزشهايي است که پامال مي گردد.
    از ياد مي رود و بالاخره ، اعتراض سرخي است بر حاکميت سياه
    فرياد خشمي است بر سر سکوتي که همه حلقوم ها را بريده است.
    شهادت ، نمونه اي است از آنکه بايد باشد وگواهي است بر آنچه در اين زمان خاموش و پنهان ، مي گذرد
    و بالاخره ، تنها شکل جهاد و تنها دليل وجود و تنها سلاح حمله و دفاع و تنها شيوه مقاومت :حقيقت ، راستي و عدالت است.
    در عصري و نظامي که باطل ، دروغ و ستم آنرا خلع سلاح کرده و همه سنگرهاي آن را در هم کوفته و همه مدافعان و وفادران آن را قتل عام ، متلاشي و نابود کرده است و انسان بودن در پرتگاه انقراض و خطر مرگ هميشگي قرار گرفته است.
    دکتر علي شريعتي ( حسين وارث آدم ، ص )